کلید واژه های این قالب :
قالب وبلاگ مدرن,قالب مدرن,قالب وبلاگ | قالب وبلاگ بسیار شیک و مدرن حرفه ای | قالب وبلاگ مدرن
مدرن :
نوگرایی (مدرن شدن)، که از آن به نامهای تجدد
یا مدرنیسم (modernism) نیز یاد میشود، به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیدههای
فرهنگی نو و پیشرفتهتر و کنار گذاردن برخی از سنتهای قدیمی است. نوگرایی (مدرن شدن) فرایند
گسترش خردگرایی در جامعه و تحقق آن در بستر مدرنیته است. نوگرایی (مدرن شدن) یا مدرنیسم،
گسترهای از جنبشهای فرهنگی که ریشه در تغییرات جامعه غربی در اواخر قرن نوزدهم و
اوایل قرن بیستم دارد، را توصیف میکند. این واژه مجموعهای از جنبشهای هنری،
معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی را که در این دوره زمانی رخ داده اند، در
بر دارد.
نوگرایی (مدرن شدن)، جریانی فکری به معنای استفاده انسان از دانش، فناوری و توان تجربی خود
برای تولید، بهبود و تغییر محیط خود است. پیدایش مدرنیسم در غرب را میتوان واکنشی
بر ضد سنت و دین مسیحیت دانست.
نوگرایی (مدرن شدن) در عرصه فلسفه : اساس فلسفه در دوران نوگرایی (مدرن شدن)، انسان است. حقیقت دیگر
الهامی نیست و از آسمان نمیآید بلکه اکتسابیست و بر روی زمین و با قوانین زمینی
کشف و نه اختراع و از طریق مشاهده و آزمایش و تفکر علمی بدست میآید نه از راه
ریاضت کشیدن و یا نزدیک شدن به خداوند. نوگرایی (مدرن شدن) منادی خردگرایی است. خردگرایی را
نیز در مقابل دینخویی تعریف میکنیم. ناسوت و ملکوت و جبروت و لاهوت در فلسفه مدرن جایی ندارند، قلمرو فلسفه متجدد انسانگرایی و عرفی گرایی (سکولاریسم) است. در
فلسفه متجدد عقل محور است نه جهل، موازین یا باید عقلی باشند یا باید اصولا نابود و
نیست یا بسیار خصوصی باشند.
در فلسفه نوگرا نوع تازهای از اندیشه مبتنی بر خرد نقاد جانشین ایمان مطلق میشود
و در نتیجه عرصه فلسفه به کلی دگرگون میشود و دیگر جایی برای اسطوره و خرافه و دین
در این عرصه باقی نمیماند.
نوگرایی (مدرن شدن) در عرصه دانش : با تغییر فلسفه، علم نیز مسلما تغییر خواهد کرد، نوگرایی (مدرن شدن)
نخستین دلیل پیشرفت علمی بشریت در تمام دورانها بوده است، تبدیل کیمیاگری به شیمی
دقیقا یک محصول از نوگرایی (مدرن شدن) است، پیدایش کلینیک و بیمارستان به جای سقاخانه و
استفاده از دکتر بجای دعانویس و ملا از نمادهای تجدد است. ایجاد شرایط سالمتر
زندگی بجای دست به دعا بردن و درخواست بیمه سلامتی از خدا کردن نشان از تجدد دارد.
علتها و معلولها همگی زمینی و منطقی و علمی خواهند بود. در دانش نوگرا هیچ اثری
از انشاء الله و ماشاء الله دیده نمیشود، مشاهده علمی بر اساس روش علمی انجام
میشوند و علم نیز همچون سیاست در جامعه مدرن به عرصه عرفی و عمومی وارد میشود. در
ملکوت علم نیز همچون فلسفه جایگاهی برای اسطورهها و... دیده نمیشود. در دوران قبل
از نو گرایی علم وجود داشت و علم بسیار کار آمدی بود هیچ وقت مردم به دعا نویسی
اکتفا نمی کردند. برای اثبات به آثار شیخ بهایی و ابو علی سینا مراجعه کنید.
نوگرایی (مدرن شدن) در عرصه اقتصاد : وجه مشترک جوامع فئودالی نوعی تفکر خدامدار، اقتصاد
طبیعی و حاکمیت سنت ایستاست. نوگرایی (مدرن شدن) پرچمدار خردمداری، اقتصاد کالایی و جهانگشای
سرمایه داری، فروپاشی سنت و پیدایش جامعه مدنی است. اقتصاد هم به عرصه عمومی وارد
میشود و زن بطور جدی و برابر به عرصه اقتصاد وارد میشود، میگویند میزان پیشرفت و
آزادی را در یک جامعه باید با نگاه کردن به وضعیت زنان آن جامعه دریافت.
نوگرایی (مدرن شدن) در عرصه سیاست : در جامعه مدرن، مردم شهروند هستند، و به جای مکلف بودن
محق هستند یعنی حقوقی دارند که این حقوق باید توسط حاکمان پرداخته شود. مثلا مردم
حق دارند که آزادی اندیشه و بیان و پوشش داشته باشند و دولت وظیفه دارد این شرایط
را ایجاد بکند. مردم دیگر مطیع امر رهبران نیستند بلکه این رهبرانند که مطیع امر
مردم هستند و این بار این حاکمین هستند که باید بر اساس مغز مردم عمل کنند. حکومت
در جامعه مدرن یک قرارداد اجتماعی است بین حاکمین و محکومین، مردم اشخاصی را انتخاب
میکنند که آنها به ارباب خود که همان مردم باشند خدمت کنند نه اینکه حاکمین مردمی
را انتخاب کنند که به اربابشان که حاکم است خدمت کنند. مفهوم دین و خدا هم اصولا
هیچ کاره هستند و تنها مربوط به حوزه شخصی مردم میشوند، نه حوزه سیاست و اجتماع.
نوگرایی (مدرن شدن) در عرصه هنر : در عرصه هنر، نوگرایی (مدرن شدن) (Modernism)، به صراحت ایدئولوژی
رئالیسم (realism) را رد میکند و در یک رویکرد انتقادی به کارهای گذشته از طریق
بازنویسی، تجدید نظر، تقلید مسخره آمیز در اشکال جدید، الحاق و تکرار به گسترش
مفاهیم و خلق هنری میپردازد. هر چند در مورد تاریخ آغاز مدرنیسم در عرصه هنر توافق
نظر بین تاریخنویسان و متفکران وجود ندارد، اما به شکل خاص قرن بیستم، محمل
شکوفایی و اوج مدرنیسم در هنر است.
نوگرایی (مدرن شدن) در ایران : با اینکه جامعه ایران حرکت هایی در راستای تبدیل شدن به یک
جامعه مدرن برداشته است، همچنان بسیاری از ارکان جامعه سنتی است و به خاطر محافظه
کاری فکری، به قولی در حرکت به سمت یک فرهنگ مدرن دچار استخارهای طولانی مدت شده
است. با توجه با اینکه بیش از اینکه فکر نوگرا وارد ایران بشود و نوگرایی (مدرن شدن) فکری لحاظ
گردد، محصولات و ساختارهای مدرن از جوامع مدرن وارد ایران شده است و میشود، همیشه
این خطر وجود دارد که هویت ایرانی در این حرکت به سمت مدرنیته لحاظ نگردد و از
نگاهی نقادانه نسبت به فرایند جهانی سازی، در روند تبلور نوگرایی (مدرن شدن) این خطر بسیاری از
کشورها را تهدید میکند که همه فرهنگها شبیه هم شوند. وجود تفاوتهای بنیادی بین
نژادها و فرهنگها ایجاب میکند که نسخه مدرنیته به گونههای متفاوت و به صورت بومی
و با لحاظ کردن روحیات فرهنگ بومی برای فرهنگهای مختلف پیچیده شود.